اندازه گیری فاصله بین چفیه و کراوات / داستان امیر فرشاد ابراهیمی و محمدرضا مدحی

اول چند عکس از تغییر این دو شخصیت ببینیم تا در ادامه با هر دو بیشتر آشنا بشویم :

محمدرضا مدحی قبل از خروج از ایران:

محمد رضا مدحی تازه کند و یا همان حاج رضا شجاعی وزارت اطلاعات - مدیر اداره مراقبت معاونت امنیت وزارت اطلاعات

محمد رضا مدحی تازه کند و یا همان حاج رضا شجاعی وزارت اطلاعات - مدیر اداره مراقبت معاونت امنیت وزارت اطلاعات

و حالا محمدرضا مدحی به فاصله چند ماه:

———————————————–

————————

امیر فرشاد ابراهیمی دست در گردن پسر خامنه ای (مجتبی):

2009442534

مجتبی خامنه ای، نفر سمت چپ در عکس به همراه امیر فرشاد ابراهیمی ( لینک کامل مطلبی که این عکس ازش استخراج شده این عکس از یک سایت معتبر اومده و مطلب کامل را میتونید اینجا مطالعه کنید). [آقای امیر فرشاد ابراهیمی توبه کرده و الان آلمان زندگی‌ می‌کنه و موضوع مورد علاقه اش در فوتوبلاگش عکس پای خانومهاست.]

Legs always in the scene - 9

من اصلا نمیگم که این بده یا خوبه، فقط میخوام توجهتون رو به این تغییر جلب کنم..از دوستی‌ صمیمی‌ با پسر خامنه‌ای تا گذاشتن عکس پای خانوم‌ها در فوتوبلاگ.

———————————————–

حتما شنیده اید که زمان کودتای ۲۸ مرداد مردم صبح شعار میدادند زنده باد مصدق و بعد از ظهر میگفتند مرگ بر مصدق . همان طور که آدم‌ها عوض میشوند جامعه هم میتواند به سرعت تغییر کند .

در زیر هم عکس یک مدرسه دخترانه رو قبل و بعد از انقلاب می‌بینید:

تا اینجای مطلب قصدم این بود که بگم به خاطر ظاهری که حکومت برای جامعه ترسیم کرده هیچ گاه نا‌ امید نباشید که تغییرات بنیادی در فرهنگ ایران به این راحتی‌‌ها امکان پذیر نیست دلیل من این است که خیلی‌ از چیز هایی که حکومت سعی‌ دارد به عنوان فرهنگ جامعه نشان بدهد به هیچ وجه واقعی نیست و شاهد دوم هم همین مثال‌ها است که ثابت می‌کند تغییرات بنیادی همیشه هم به زمانهای طولانی احتیاجی ندارد .

————————————————–

و اما داستان امیر فرشاد ابراهیمی و محمدرضا مدحی

یکی از افراد سوال برانگیز فردی بنام محمدرضا مدحی میباشد. دیروز بانکوک پست، نشریه تایلندی با مدحی، از ماموران اطلاعاتی نزدیک به رهبری که در طی ماموریتهای خود به تایلند از ایران گریخته است مصاحبه ای اختصاصی داشت. محمدرضا مدحي تازه كند، فردی است که چندی پیش وبسایت «گفتنی ها» متعلق به امیرفرشاد ابراهیمی (بسیجی و اطلاعاتی سابق و از مخالفان دولت ایران و مستقر در خارج از کشور) به افشاگری او پرداخت و مدعی شد که مدحی به نامهای مستعار سید رضا حسینی و حاج رضا شجاعی سالهاست جزو باند قاچاق مواد مخدر و کالا در وزارت اطلاعات میباشد و سابقه تجاوز به عنف و آدم ربایی و دراختیار داشتن بازداشتگاه غیرقانونی را دارد.

گفته میشود وی ۴ همسر دارد و (در دوره ریاست جمهوری خاتمی) در سال ۱۳۸۳ از وزارت اطلاعات به دلیل مفاسد بی شمار اخراج می گردد ولی با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد مجددا وی به وزارت اطلاعات و بعد از آن دبیرخانه مجلس خبرگان دعوت به خدمت می گردد. این وبسایت ادعا میکند که مدحی دربهار سال ۱۳۸۷ برای ارتباط با چند تن از چهره های مشهور اپوزیسیون در بانکوک و امارات و همچنین رهگیری و تلاش برای بازگشت سه تن از افسران ارشد معاونت اطلاعات سپاه پاسداران که در کشور تایلند تقاضای پناهندگی سیاسی نموده بودند از سوی وزارت اطلاعات ماموریت میگردد. ولی موضوع به سازمان امنیت تایلند گزارش و مدحی و اعضای همراهش بازداشت گردیدند اما به گفته وبسایت «گفتنی ها»، ظاهراً مدحی به دلایل نامعلومی آزاد شده و در تیرماه ۱۳۸۷ به ایران بازمیگردد. وبسایت مذکور ادعا میکند تصویر مدحی هم در سرکوب تظاهرات بعد از ۲۲ خرداد دیده شده و هم او چهره سانسور شده در عکسها می باشد که به همراه وزیر وقت علوم دولت احمدی نژاد در کنفرانس سزامی ۲۰۰۸ کشوراردن شرکت کرده و با وزیر علوم کشور اسراییل گفت وگو کرده است.

اما مدحی در مصاحبه دیروز خود با نشریه بانکوک پست ادعا میکند که حدود دو سال پیش پس از محکومیت ناعادلانه ای در قوه قضائیه از ایران خارج شده است که این مطلب با افشاگری وبسایت امیرابراهیمی مغایرت کامل دارد. مدحی ادعا میکند بطور محرمانه اطلاعات خود را برای آیت الله منتظری میفرستاده است و اخیراً هم به جنبش سبز کمکهای اطلاعاتی ارزشمندی کرده است.

مدحی در مصاحبه خود با بانکوک پست، احمدی نژاد را «دیوانه» میداند و دولت ایران را در حال فروپاشی و معتقد است ایران باید با تمام کشورها از جمله کشورهای غربی و حتی اسرائیل رابطه دوستانه داشته باشد. وی خود را به آیت الله خامنه ای بسیار نزدیک دانست و گفت که خامنه ای قبلاً فردی روشنفکر و منطقی بوده اما پس از دوستی با آیت الله مصباح یزدی که فردی تندرو و ودیوانه میباشد بسیار تندروتر و بی منطق تر شده است.

مدحی همچنین سیستم اطلاعاتی ایران را بسیار گسترده دانست اما مدعی شد بسیاری از افراد در سپاه و ارتش با دولت مخالفند و به مردم خواهند پیوست. وی اظهارات علیه خود را (ظاهراً توسط وبسایت امیر ابراهیمی) غلط خواند و گفت که مدتهاست در ایران نبوده و اخیراً هم در آلمان در بیمارستان بستری بوده است و دولت ایران سعی در کشتن او داشته است و صاحب وبسایت (امیرابراهیمی) را عامل دولت ایران دانست!

———————————————–

——————————

——————————

———————————————–

در مورد موارد ذکر شده من اصلا نمیتونم درستی‌ هیچ کدام را تشخیص بدهم پس قضاوتی نمیکنم اما قبلا امیر فرشاد ابراهیمی مدعی شده بود که در چند عکس که مربوط به سرکوب مردم در اعتراضات اخیر بوده است توانسته محمد رضا مدحی را شناسایی کند . به نظرم این یکی‌ مزخرفی بیش نیست چون اولا در اون عکس‌ها کسی‌ قابل تشخیص نیست و دوما محمد رضا مدحی به گفته خود امیر فرشاد ابراهیمی از افراد رده بالای امنیتی بوده است اون وقت میاد اونجوری با چماق با مردم درگیر می‌شه که احتمال صدمه دیدن خودش هم باشه این دیگه خیلی‌ مسخرست اگه کسی‌ باور کنه . این هم یکی‌ از اون عکس ها :

لحظات ابتدایی حمله به دانشگاه تهران و متعاقب آن کوی دانشگاه

فیلمی از محمدرضا مدحی ( سید رضا حسینی ) / پخش شده از شبکهٔ پنج صدا و سیما :


———————————————————

حالا کی‌ راست میگه و کی‌ عامل حکومت ایران است ؟

———————————————————

این هم مصاحبه جدید محمد رضا مدحی با روز آنلاین :

محمدرضا مدحی در مصاحبه با روز افشا می کند

پشت پرده بیت رهبر و تصمیم گیری ها

محمد رضا مدحی که با اسنادی نشان می دهد از دوازده سال قبل مسوول کمیته‌ای در مجلس خبرگان بوده و از سال‌ها قبل در حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران به کار اشتغال داشته و همواره در رده اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی کار کرده در گفتگوئی با روز اسرار تازه‌ای از اردوی سرکوبگران را افشا کرد.

محمدرضا مدحی چنان که در ابتدای مصاحبه اعلام داشت

در ایران به نام سیدرضاحسینی شناخته می شود، تا سال ۱۳۸۶ مسوول کمیته تقویت و جلوگیری از تضعیف نظام مجلس خبرگان رهبری بوده وی   پیش از قبول مسوولیت در مجلس خبرگان در حفاظت اطلاعات سپاه فعالیت می کرده است مدحی که اینک در بانکوک اقامت دارد درخصوص کمیته‌ای که وی مسوول ان بوده می گوید:  «اصل ۱۱۱ قانون اساسی کمسییونی دارد به عنوان کمیسیون اصل ۱۱۱ درخبرگان رهبری. این کمیسیون معروف است به هیات تحقیق یا کمیسیون تحقیق و کارش نظارت بر عملکرد، زیر مجموعه ها،  و عزل ونصب‌های رهبری است. این کمسییون دو کمیته دارد که یکی کمیته هفت نفره است که سیاست‌های کلان نظام را تدوین می کند. کمیته دیگری دارد به نام «کمیته تقویت و جلوگیری از تضعیف نظام» که بازوی اجرایی کمیسیون است. در این کمیسیون ۱۵روحانی هستند مانند آقای فلاحیان و اقای آیت اللهی  و من ۱۲ سال رییس آن کمیته بودم.» مدحی خود را از افراد مورد اعتماد رهبری معرفی می کند. بررسی قتل‌های زنجیره‌ای و تخلفات قوه قضاییه از جمله پرونده هایی است که وی طی سالهای گذشته  در مجلس خبرگان به آنها رسیدگی کرده است. پیش از این درحفاظت اطلاعات سپاه نیز کارکرده است.

آقای علی مطهری نماینده محافظه کار مجلس یک بار در مصاحبه ای گفته بودند که اگر مسوولیت مدیریت بحران بعد از انتخابات با آقای حسین طاپب نبود این اتفاقات نمی افتاد و عده ای کشته نمی شدند. نظر شما به عنوان فرد مطلعی که شناختی از این افراد دارید در این باره چیست ؟

وقتی افرادی مثل آقای طاپب بخواهند کنترل وضعیت را به عهده بگیرند چیزی بهتر از این نخواهد شد. طاپب زمانی که در وزارت اطلاعات مشغول به کار بود وزیر وقت اطلاعات اقای فلاحیان وی  را اخراج کردند و اصلا گفتند که او را دیگر به وزارتخانه  راه ندهند ولی  او به سپاه برگشت. مدتی هم به حوزه رفت. خلاصه سرگردان بود. .

در آن زمان شغل شما چه بود؟

من رسما از چهاردهم فروردین ۷۹ تا ۲۵ مردادماه ۸۳ مسوول پرونده قتل های زنجیره ای بودم.. اما تسویه حساب های داخلی که متاسفانه زیانش  به مردم  رسید  و  هزینه اش را مردم دادند مانع از کار شد. در آن زمان  افرادی مانند جواد آزاده و احمدشیخانی که از وزارت اطلاعات طرد شده بودند به همراه  طاپب، به عنوان کمیته شش نفره مامور رسیدگی به ماجرای قتل ها شدند و قرار شد  قاتلان و آمران قتل های زنجیره ای. شناسائی شوند در ان ایام یک فاجعه بزرگ انسانی رخ داد که با هیچ  منطقی نباید صورت می گرفت. شکنجه هایی که بر علیه همسر سعید امامی صورت گرفت غیرانسانی بود. همه از طریق ویدپوها دیدند و به گوش بالاترین مقامات نظام رسید. از طریق شکنجه‌های بی سابقه او را وادار کردند که اقرارکند با موساد رابطه داشته ویا با قرآن چه  می کردند و با افراد نزدیک رابطه  داشتند. تا این حد رفتند که عوامل بیگانه در این قتل ها نقش داشتند. چرا که از افشاگری آن زن می ترسیدند.

آیا آقای طائب در این جریان دست داشت؟

بله و حالا باید پرسید  چرا کسی نسبت به این شکنجه‌ها هیچ برخورد قضایی یا شرعی انجام نداد؟  در حکومتی که اسلامی است و قانون اساسی دارد و قانون مجازات های اسلامی دارد چرا هیچ برخورد قانونی وقضایی با این مساله صورت نپذیرفت؟ و چرا کسانی که این کار را کردند با توجه به اینکه قبلا اخراج شده بودند و دوباره دعوت به کار شده بودند مواخذه نشدند؟ چون که رفتند زیر چتر همین آقای میثم که همان حسن عبداللهی است و الان هم که به وی حسین طاپب می گویند.  حالا کسی  رییس سازمان اطلاعات سپاه شده  که این همه در حق یک زن مومنه  جفا کرد. حال سعید امامی هرچه باشد. او فقط می خواست بگوید شوهرش بیگناه است و اگر کارهایی کرده  خودسرانه  نکرده و حتی وزارت اطلاعات در این وسط کاره‌ای  نبوده است. افرادی که آن روز آن جنایت ها را مرتکب شدند، توسط چه کسی بعد از کنار رفتن از پرونده قتل های زنجیره ای پناه داده شدند؟ مسوول این کار حسین طاپب بود. الان افرادی مانند جواد آزاده زیر نظر طاپب هستند. همان کسی که به زن سعید امامی رحم نکرد الان به مردم رحم می کند؟

به گفته خودتان شما تا ۱۹ بهمن ۱۳۸۶ در سمت خود بودید. درسال ۸۶ هم از کشور خارج شدید. اطلاعات خود را در مورد حوادث اخیر از کجا کسب می کنید؟

من هنوز هم با ایران در ارتباط هستم. کسی نیستم که یک اخباری داشت و الان تمام شده است. اخبار را از طریق مختلف دریافت می کنیم.

این افراد چه نوع افرادی هستند؟

افراد دلسوز داخل نظام ومسول و دارای جایگاه اطلاعاتی، امنیتی وقضایی در داخل سیستم. حتی در سطح علما که به من اعتماد وعنایت دارند برای خدمت به مردم و آرمان های انقلاب و امام -که اینها آن را منحرف کردند و براندازی مخملی را خودشان کردند ولی مردم را برای ان متهم می کنند- برای روشن شدن حقایق به من کمک می کنند.

مثلا چه موضوعاتی؟

برخی از این افراد به من گفتند که قبل از انتخابات احکام جلب سران اصلاحات صادر شده است. احمدی نژاد با دشمن تراشی کردن و با آبروی مردم بازی کردن و دیگر روش‌ها معلوم بود که هدف بزرگتری را درسر دارد و یا پروژه سرکوب مخالفین دولت.

یک از مساپلی که تعجب بسیاری را بعد از انتخابات به وجود اورده اعمال خشونت بیسابقه علیه تظاهرکنندگان و نیروهای سیاسی و فعالان جامعه مدنی است. خیلی ها می پرسند که چه کسی پشت سر این مساپل است؟ نظر شما چیست درباره این سوال؟

ببینید، آقای مصباح یزدی بیشترین نقش را برای رشد آقای احمدی نژاد برای رشد شخصی خودش داشت. برای اینکه به این موفقیت برسند نیاز داشتند که برای همیشه با اصلاحات تسویه حساب کنند و برای این حتی از کسی مانند میرحسین موسوی که  برای نجات نظام از بحران سرمایه بزرگ  وعزیزی به شمار می رفت، گذشتند. آنها به موسوی هم رحم نکردند.

چطور؟

یک طرحی قبل از انتخابات وجود داشت که اصلاح طلبان به هیچ وجه پیروز نشوند. طرح قوی بود. بعد از پیروزی آقای احمدی نژاد در دور اول آقای طاپب را به سمت فرماندهی بسیج آوردند. برای او حتی رهبری هم هیچ اهمیتی ندارد. یکی از قربانیان این جریانات همین خود رهبری بود و کسانی که سینه چاکان رهبری بودند این موضوع را بدانند که این جریانات بعد از انتخابات یک قربانی داشت و آن اعتماد و دین مردم بود که آقای احمدی نژاد رهبری را برای قدرت و برنامه های خودشان قربانی کردند.

یعنی رهبر در جریان این موضوعات و آنچه می گذرد نیست؟

به نظرم رهبری در این زمینه بازی خورد.

چگونه وتوسط چه کسی؟

انسان بر اساس داده‌ها تصمیم می گیرد و ایشان ایزوله هستند. قبل از انتخابات – بین سه تا شش ماه بسته به حساس بودن مراکز- شروع کردند به آموزش مدیریت بحران در سطح سپاه و وزارت اطلاعات و بسیج. گردان های عاشورا در بسیج و سپاه برای سرکوب به صورت مستقیم آموزش دیدند. اگر واقعا این ماجرا از پیش تعیین شده نبود چه نیازی به چنین آموزش‌هایی بود؟

در مورد کهریزک و ارسال زندانیان به آن نظرتان چیست؟

کهریزک برای زندانیان خطرناکی بود که جراپم بسیار وحشتناکی انجام داده بودند وشرایط بسیار دشواری داشت. بنابراین اختصاص داشت به اراذل و اوباش واقعی. مسوول برخورد در نیروی انتظامی فرد خشونت طلبی مثل رادان بود. همه می دانند وی در بلوچستان و یا سقز ویا مشهد مقدس چه سوابق خشنی داشته است.  .رادان و طاپب با هم هماهنگ شدند و سعیدمرتضوی هم حلقه را کامل کرد. از طرف دولت رادان، از سوی قوه قضاییه مرتضوی و از درون حاکمیت آقای طاپب وارد خشونت شدند. برای ارعاب بیشتر به دستور  مرتضوی بازداشتی ها را به بازداشتگاه کهریزک فرستادند. برای این فرستادند که زندانیان آنجا تحقیر شوند. فلسفه اش این بود که هر کسی آنجا می رود وقتی بیرون می آید دیگر دست از پا خطا نکند.

شما در زمینه این زندان چه می دانید؟

من درمورد خیلی از زندان ها تحقیق کردم از جمله زمانی که زندان کچویی که آقای کبیری رییس آن و آقای سیف معاونش بود . یا زندان اوین و زندان قصر و زندان ورامین. در آنجا هم افراد خلاف کار معمولا رییس بند می شدند. رییس بندها را کسانی می گذاشتند که از همه شرورتر باشد که با دیگران برخورد چکشی کنند. ما نمونه هایی را داشتیم که با تیزی جوان ها را تهدید می کردند وحتی پرونده تجاوز به زندانیان داشتیم. این پرونده ها سوابقش موجود است. اینها از این جریانات در داخل زندان ها خبر داشتند که افراد را به این مکان فرستادند. به جز زندان اوین این آقایان اوباش  باعث چنین اتفاقاتی بودند. بنابراین پلیس ناآگاهانه این کار را نکرده است. اینها می دانستند که اگر چنین افرادی در جایی بازداشت باشند و این جوان ها را در بغل آنها بازداشت کنند نتیجه اش چه می شود. از این رو جوان ها را به پایگاه جهنمی کهریزک فرستادند. در این پایگاه حتی از این افراد برای شکنجه این جوانان استفاده کردند. معلوم است وقتی یک اوباشی که مدتها بازداشت است  با یک جوانی هم بند می شود چه اتفاقی می افتد؟

تجاوز با باتون که درمواردی مطرح شده، چگونه ممکن است؟

اگرچه قاطعا می‌گویم در بازداشتگاه های وزارت اطلاعات چنین چیزهایی وجود ندارد. دارودسته طاپب هم  اینطور نیستند. اما  تجاوزبا باتون را من دور از تصور نمی بینم. مثل آقای حسین خوشرو که سالها قبل چنین کاری را با متهمان مواد مخدر کرده بود و او را بازداشت و زندانی واخراج کردند. درمورد موارد تجاوز بعد از انتخابات من چیزی نمی دانم چون برخی از بازداشت شدگان دربازداشت گاه های رسمی نبودند. من آزار واذیت جنسی در بازداشتگاه کهریزک را قاطعا با توجه به اطلاعاتی که دارم تایید می کنم.

وقتی که رییس کمیته حفظ نظام مجلس خبرگان بودید، پرونده هایی که درباره مسوولین کشور به رهبری می فرستادید با چه واکنشی مواجه می شد؟

وقتی ما درزمان آقای شاهرودی با اسناد و مدارک صحبت کردیم و موضع سختی درباره ایشان گرفتیم غیر از آقای جنتی و چند نفر در بیت که علقه خاصی داشتند کسی موضع گیری نکرد ولی تحت فشار اطرافیان قرار گرفتند و او  را عزل نکردند. اگر یادتان باشد درطی سال گذشته آقای شاهرودی چندین بار تقاضای استعفای خود را مطرح کرد اما هر بار به دلیلی این کار صورت نمی گرفت. مثلا می گفتند الان بحث پرونده هسته ای مطرح است و فلان وبهمان و رهبر را مجاب می کردند که عزل ایشان را صورت ندهد یا حداقل به استعفای او جواب مثبت ندهند. خود آقای شاهرودی هم می دانستند که دیگر پایگاهی ندارد که بخواهد به رهبری فکر کند.چون کمیسیون تحقیق مجلس خبرگان رهبری که براساس اصل ۱۱۱ قانون اساسی است، ایشان را به عنوان به قاپم مقام احتیاطی رهبری در نظر گرفته شده بود که در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۳ از این مقام به دلیل مستندات وگزارش هایی که ما اراپه کردیم عزل شد و می دانستند جایگاهی ندارد.

بحث هایی که درخصوص قدرت مجتبی خامنه ای می شود با توجه به شناخت شما از بیت رهبری می شودرا تا چه حد موثق می دانید؟

من نمی خواهم ازرهبر دفاع کنم. اما وقتی می خواهیم درمورد یک نفر مطلبی بنویسیم نباید آنقدردروغ بگوییم که اصل واقعیت هم زیرسوال برود. درموردثروت و انگشترهای میلیاردی و مساپلی از این دست مشخص است منبعی که چنین اطلاعاتی داده اشتباه گفته است. مجتبی خامنه ای زمانی که پدرش توسط عده ای احاطه شد وارد صحنه شد. او نقش موثری دارد در تصمیم گیری های رهبر. برمی گردد به سال ۸۴. ولی اینکه می گویند همه کارها دست اوست درست نیست. آقا مصطفی برادراینها در قم زندگی خیلی معمولی دارد. آقامجتبی تا چندین سال پیش زمانی که در مدرسه جتهدی تهران در چهارراه سیروس بود زندگی خیلی معمولی داشت ویک پیکانی هم داشت. ولی به مرور زمان قدرت به هرحال خیلی چیزها را تغییر می دهد. او براساساطلاعاتی  که به وی داده شده ممکن است تصمیم های تند ی گرفته شده باشد.  رهبر ایزوله است  و اخبار از طریق کانال های محدودی به ایشان می رسد. اما این اشتباه است. این روند کانالیزه شدن و پاستوریزه کردن اطلاعات خیانت به رهبر است. من طرحی را در ۶ مرداد ماه ۱۳۸۲ برای ایشان فرستادم که وقتی که پنج بار از طریق بیت به دست رهبری نرسید خودم دستی به وی دادم.

یعنی ایشان واقعا نمی دانند درکشور چه می گذرد؟

بگذارید من وارداین حوزه نشوم.

آيا جمهوری اسلامی به سمت اعدام مخالفان برای عبرت دیگران خواهد رفت؟ آیا این موضوع را جدی می بینید؟

خیلی هم جدی است. قوه قضاییه  ۱۷۰۰ عضو خلافکار دارد که هنوز در آن کار می کنند، و آقای لاریجانی چطورمی تواند با این نابسامانی در قوه قضاییه دست به چنین اقداماتی بزند. بسیاری از این افراد به دلیل فساد امتثال به امر و همراهی با چنین روندهایی می کنند.

خشن شدن برخورد نیروهای اطلاعاتی امنیتی باعث شکاف می شود دربدنه مجموعه یا افراد سالم سکوت خواهند کرد؟

جواب این است که چند تا از معاونت های وزارت اطلاعات پس از انتخابات توسط آقای احمدی نژاد عزل شدند؟ ۵ معاونت. اینها بسیار بی طرف بودند و حقیقت را گفتند.  افراد متفکر بسیاری در پیکره وزارت اطلاعات هست. اما عده ای نمی خواهند به هر دلیلی آنها آنجا باشند. بازخریدها وبازنشستگی ها و عزلها در سپاه وارتش و دستگاه های اطلاعاتی تشدید شده است. دولت زمانی دست به اعدام می زند که در موضع ضعف بسیارقرار دارد. اگر درموضع ضعف نباشد این همه خشونت به کار نمی برد. عزل هایی که در سپاه  و در وزارت اطلاعات انجام شده نشان می دهد که جمعی از سرداران شامل آن هستند نشان دهنده این است که بدنه قدیمی این نیروها با بسیاری از اتفاقات بعد از انتخابات مشکل دارد. دراین میان قوه قضاییه تنها پیاده نظام است. همه اینها هم زیر نظر آقای مصباح یزدی است. آقای احمدی نژاد یک عروسک خیمه شب بازی است. او بود که گفت در زمان ولی فقیه انتخابات معنی ندارد و انتخاب از طرف ولی امر صورت می گیرد. یعنی انتصاب. یعنی کسی که ولی امر تصمیم می گیرد او باید انتخاب بشود. توطپه از آنجا بود که امام هم گفته بود که نیروهای نظامی حق ندارند وارد سیاست شوند. من با اینکه در مقطعی یک مقام عالی رتبه سپاه بودم زمانی که خبرگان بودم هیچگاه به عنوان یک مقام نظامی از من یاد نشد.

شما این سخنان را در این برهه زمانی مطرح می کنید؟

یک تارنمایی در اول ماه هفتم ۲۰۰۹ اعلام کرده که من در ایران مشغول سرکوب هستم. در حالی که  من در آن تاریخ در  آن تاریخ در بیمارستانی در شهر هامبورگ تحت درمان قلبم بودم. من قبل از آن از داخل کشور  تهدید شده  بودم، من در پاسخ اعلام داشتم اگر تهدیدها ادامه یابد دست به افشاگری خواهم زد. خیلی از سران را هم تهدید کرده بودم، همان زمان بود که شایعاتی در این باره منتشر شد که من سرکوبگر تحت تعقیب بوده ام . این جریان ها به فرض که از سر بی خبری دست به  چنین اتهاماتی زده باشند دارند کاری را می کنند که نظام می خواهد منتها هزینه اش بر عهده نظام نیست  وقصدش  بدنام کردن من است. چون الان وضعیت طوری شده که نظام هر کسی را محکوم کند محبوب می شود به همین جهت این پروژه بدنام کردن را به نحو دیگری دنبال می کنند.

توضیح : چندی پیش ترجمه مصاحبهای از آقای مدحی با روزنامه بانکوک پست در این سایت منتشر شد که به دنبال آن مصاحبه شونده  خواستار آن شد تا چند اشتباه در ترجمه تصحیح شود از همین طریق آقای مدحی ابراز تمایل کرد که درمصاحبهای مطالب بیشتری را فاش کند . همراه این مصاحبه به درخواست مصاحبه گر عکس هائی هم منعکس می شود که گذشته آقای مدحی را نشان می دهد.

—————————————————-

پی نوشت :

  • آقای مدحی در مورد این پست توضیحاتی‌ داده اند که میتوانید اینجا ببینید

29 پاسخ

  1. از هوشیاری و دقت نظر شما سپاسگزارم
    لطفا دوستان عکس را بدقت مورد مطالعه قرار دهند تا شباهت اینجانب با فرد معرفی شده را بررسی کنند.
    ضمنا کراوات را من از اولین سفر خارجی خود ( بجز مکه ) یعنی حدود 20 سال پیش استفاده نموده ام و جز لباس میدانم
    من دگم و تندرو اساسا نبودم اگر غیر از این می بود الان در کنار جنایتکاران بودم.
    ضمنا من با مجتبی حدالاقل 30 تا عکس دارم اون شخص مجتبی خامنه ای نیست و بلکه یک پاسدار طلبه عضو گروه فشار است مجتبی الان هم آنقدر چاق نیست.

    • سلام
      متشکر از نظرتان
      ۱. من قصد توهین به شخصی‌ رو در این پست نداشتم منظورم هم از عنوان این پست این بود که نباید به جامعه اون جوری نگاه کرد که حکومت میخواد وانمود کنه .
      ۲. در مورد شما هم باید بگم که با توجه به این که کاملا بدیهی‌ است که حکومت به دنبال نفوذ و جهت دهی‌ به جریان اعتراضات است اینکه با دیده تردید به اظهارات شما پرداخته شود کاملا طبیعی است اما قبول دارم که نباید حقیقت در این میان به خاطر تردید ما فدا شود .
      ۳. در مورد امیر فرشاد ابراهیمی قضاوت با اطلاعات جسته گریخته‌ای که داریم بسیار سخت است اما حداقل چیزی که به نظر من می‌رسد این است که از گفتن دروغ اصلا ابایی ندارد. در واقع با همین روش تا حدودی بحث شناسائی دوستان(سابق) لباس شخصی‌ شما را لوث کرده است چون چندین بار نادرستی آنها ثابت شده است .
      ۴. عکس مجتبی‌ هم که من گذاشتم به نقل از اینجاست که به نظر سایت معتبری است .
      ۵. در ضمن با توجه به آی‌پی شما من تصور می‌کنم شما به درستی‌ شخص محمد رضا مدحی هستید چون آی‌پی مربوط به کشور تایلند است که با توجه به اطلاع من محمد رضا مدحی هم همان جاست .
      ———————————————–
      اطلاعات مربوط به آی‌پی کامنت مربوطه :
      http://i46.tinypic.com/11m6nx2.jpg
      ………………
      ………

      —————————————————————————
      ———————————————
      ——————–
      در نهایت اگر باعث ناراحتی‌ شما شدم واقعاً متاسف هستم من فقط قصد اطلاع رسانی داشتم

  2. آقای مدحی ، من به اخبار علاقه دارم و دنبال می‌کنم ، درسته که بدون شناخت نمی‌شه قضاوت کرد ولی‌ من از روش شما در گفتار لذت میبرم ، شما هر حرفی که میزنید مستند هست و رفرانس میدید ، آدم احساس میکنه داره تو نیچر مقاله میخونه ، کاملا مستند و منطقی ، میدونم که در غربت سخته ، به خصوص از دست این » توپوزیسیون ایرانی » ولی‌ مطمئن باشید انسان‌هایی‌ هستند که قدر حرف مستدل و منطقی رو میدونند ، اتفاقا این آدمها اکثریت هستند ، مثل ایران ، اکثریت خاموش ، به خاطر گفتار مستند ، شجاعت و شرافت

  3. متشکرم ( جا افتاد )

  4. من آی‌ پی‌ رو با یه سایت دیگه چک کردم، آی‌ پی مربوط به لندن بود!

    • یک توضیح : این آی‌پی رو کسی‌ جز نویسنده‌های وبلاگ نمیتونند ببینند و منتشر هم نشده و اساساً به نظر من ارزشی هم به اون صورت نداره چون اصلا به طور قطعی چیزی رو ثابت نمیکنه .

  5. با سلام مجدد
    انتشار آی پی هر چند غیر حقیقی بر خلاف اخلاق و حرفه اطلاع رسانی است
    اگر میخواهید با آی پی کره ، لندن ، آمریکا و تایلند ، و کانادا و مالزی تماس بگیرم نرم افزارش خیلی گران نیست کافی ثابت کنی در خطر هستی از شبکه اینترنتی که سرویس میگیری خریداری کنی
    اما انتشار آن معنی و پیام خوبی ندارد
    اگر من بی احتیاطی میکردم و واقع با آی پی واقعی خود وارد میشدم ، با وجود سیاه کردن آی پی ولی باقی را باز گذاشتید، الان ج ا بالای سرم بود
    دوست عزیز پیر شدم خرفت نشدم
    دلیل چاپ روز آنلاین ( بانکوک ) سند شماست یا بانکوک پست چرا روزنامه و سایتهای و رادیو تلویزیون برنامه زنده دیگر من ا با شبکه های خارجی پی نمیگیرید و مستند نیستند
    یک اصل است اگر غرب بودی بگو شرقم و بلعکس با وجود محبتهای خیلی دوستان شاید دو تا دشمن یا عامل
    ج ا و حتی خود ج ا هم رصد میکند انتشار اینگونه مطالب واقعا صحیح است؟
    من اکنون هرجا که باشم و بعضی شک و تردید داشته باشند ، 23 ماه است که برای سرویسها یقین حاصل شده که من برای ملت کار میکنم نه حکومت.قضاوت مردم بار شرعی و حق الناس و جواب اخروی دارد.مواظب باشیم

    • من آی‌پی شما رو منتشر نکردم فقط گفته خود شما در روز آنلاین رو در مورد محل اقامتتون تائید کردم ( اگر شما واقعا مدحی هستید ). به غیر از تایید من کجا نقض حریم خصوصی! کردم؟! [در مورد بالاترین هم باید بگم که] بازدید کننده‌های این وبلاگ در این مورد بیشتر از طریق جستجوی گوگل وارد میشوند و اتفاقا بسیار زیاد با جستجوی کی‌ ورد «محمدرضا مدحی» . لازم باشه این تعداد رو می‌تونم منتشر کنم اگه نقض حریم خصوصی! نباشه .
      در ضمن آیا واقعا جمهوری اسلامی الان لنگ بدست آودن آی‌پی شماست ؟!!
      شما هم اگه دوست داشته باشید برای اطلاع رسانی هر مطلبی رو که خواستید بفرستید من منتشر خواهم کرد . اما این بار لطفا با ایمیلی از وب سایت بایکت دات کام:
      seyed73@gmail.com
      که حداقل مشخص بشه شما صاحب همون سایت هستید .
      ایمیل من:
      jasemjabari@gmail.com

  6. درج شده در سایت اشتراک
    1- غلام حسین الهام: 25 میلیون دلار در دبی، 13 میلیون دلار در ترکیه، 17 میلیون دلار در سوئیس ، 0.7 میلیون دلار در بیروت
    2- س.ح. پناهیان: 11 میلیون دلار در بانک اسلامی شارجه، 4 میلیون یورو در مالزی
    3- مسعود کاظمی: 45 میلیون یورو در آلمان ، 2/4 میلیون دلار در دبی،
    4- علی هاشمی بهرمانی : 2/5 میلیون دلار در کویت، 11 میلیون یورو در بلژیک ، 23 میلیون دلار در دبی، یک حساب نامعلوم در سوئیس
    5- محمد محمدی: 12 میلیون دلار در دبی ، 17 میلیون دلار در کویت ، 8 میلیون یورو در ترکیه
    6- مهدی احمدی نژاد: 18 میلیون یورو در بلژیک ، 45 میلیون یورو در سوئیس ، 14 میلیون دلار در بانک اسلامی شارجه
    7- نازیه خامنه ای : 7 میلیون دلار در ترکیه، 65 میلیون یورو در آلمان ، 122 میلیون پوند در انگلیس
    8- صادق محصولی : 14 میلیون یورو در امارات متحده عربی ، 24 میلیون دلار در ترکیه، 3 میلیون یورو در مالزی
    9- مجتبی خامنه ای : 1 بیلیون پوند در انگلیس ( بلوکه شده ) ، 2/2 بیلیون یورو در آلمان، 766 میلیون دلار در قطر ، یک حساب نامعلوم در سوئیس
    10- حسین معادیخواه: 15 میلیون دلار در کویت ، 45 میلیون یورو در اتریش، 7 میلیون دلار در امارات متحده عربی
    11- عیسی کلانتری : 2/3 میلیون یورو در بلژیک ، 2/1 میلیون دلار در ایتالیا،
    12- حسین طائب: 122 میلیون دلار در امارات متحده عربی ، 42 میلیون یورو در ایتالیا
    13- مسعود حجاریان کاشانی : 92 میلیون دلار در اتریش، 7/13 میلیون دلار در قطر
    14- سردار احمد وحیدی : 32 میلیون دلار در امارات متحده عربی ، 65 میلیون دلار در ترکیه، 122 میلیون دلار در آلمان ( بلوکه شده)
    15- عباس کدخدائی : 5/2 میلیون یورو در ایتالیا، 1/7 میلیون دلار در کویت ، 32 میلیون دلار در کویت
    16- مجتبی مصباح یزدی: 184 میلیون دلار در امارات متحده عربی، 221 میلیون دلار در شرکت سهامی النخل ، 55 میلیون یورو در اسپانیا
    17- علی مصباح یزدی: 45 میلیون دلار در امارات متحده عربی، 17 میلیون دلار در ترکیه، 65 میلیون پوند در بانک برکلی انگلیس، 75 میلیون دلار در آفریقای جنوبی ، 110 میلیون یورو در آلمان
    18- حسین فیروز آبادی: 320 میلیون دلار در مالزی ، 65 میلیون دلار در امارات متحده عربی ، 103 میلیون دلار در کویت، 17 میلیون دلار در ترکیه، یک حساب نامعلوم در سوئیس
    19- پرویز فتاح: 16 میلیون دلار در ترکیه، 2/5 میلیون یورو در ترکیه، 22 میلیون دلار در سوئیس
    20- حسن شجونی : 5/66 میلیون دلار در دبی ، 39 میلیون دلار در کویت، 2/11 میلیون دلار در بیروت، 8 میلیون دلار در مالزی
    21- ح عسگر اولادی : 172 میلیون دلار دربلژیک، 120 میلیون یورو در آلمان ، 420 میلیون دلار در شرکت سهامی النخل، 42 میلیون دلار در ترکیه، 219 میلیون دلار در مالزی ، یک حساب نامعلوم در سوئیس
    22- حسین جنتی : 288 میلیون دلار در دبی، یک حساب نامعلوم در ترکیه که به مقدار 200 میلیون دلار گارانتی شده است، 150 میلیون دلار در ژاپن، 32 میلیون دلار در مالزی
    23- سکینه خامنه ای : 25 میلیون دلار در مالزی ، 14 میلیون دلار در قطر، 112 میلیون دلار در دبی
    24- اسفندیار رحیم مشائی: 2/5 میلیون یورو در آلمان ، 32 میلیون یورو در ایتالیا، 41 میلیون دلار در دبی
    25- ح محمدی عراقی : 4/48 میلیون دلار در دبی، 4/2 میلیون دلار در بیروت، 56 میلیون دلار در اسپانیا
    26- علی اکبر ولایتی: 244 میلیون یورو در آلمان، 6 میلیون یورو در اتریش، 56 میلیون دلار در مالزی
    27- محمد محمدی ری شهری : 241 میلیون دلار در شرکت سهامی النخل، 121 میلیون دلار دردبی، 48 میلیون دلار در آلمان ، 43 میلیون یورو در ایتالیا
    28- محسن هاشمی بهرمانی: 35 میلیون دلار در امارات متحده عربی ، 65 میلیون یورو در بلژیک
    29- معصومه هاشمی ثمره: 11 میلیون دلار در قطر، 9/5 میلیون دلار در مالزی
    30- علی لاریجانی: 185 میلیون یورو در اتریش، 16 میلیون دلار در امارات متحده عربی، 112 میلیون یورو در مالزی
    31- عباس آخوندی: 9 میلیون دلار در امارات متحده عربی ، 2/5 میلون دلار در بانک بیروت
    32- محسن رفیق دوست: 129 میلیون دلار در بلژیک، 44 میلیون دلار در کویت، 92 میلیون دلار در مالزی
    33- حمید حسینی: 30 میلیون دلار در مالزی، 82 میلیون یورو در اسپانیا
    34- محمد حسینی: 14 میلیون دلار در امارات متحده عربی، 7 میلیون دلار در کویت، 3 میلیون دلار در ترکیه، 11 میلیون پوند در انگلیس
    35- محمود حسینی: 2/3 میلیون دلار در ترکیه، 4/11 میلیون دلار در کویت
    36- مجتبی هاشمی ثمره: 28 میلیون یورو در اسپانیا ، 76 میلیون دلار در امارات متحده عربی، 124 میلیون دلار در مالزی
    37- کامران دانشجو: 76 میلیون یور در اتریش، 2/7 میلیون دلار در مالزی
    38- احمدرضا رادان: 98 میلیون دلار در امارات متحده عربی، 65 میلیون دلار در کویت، 121 میلیون دلار در آفرقای جنوبی
    39- یداله جوانی: 22 میلیون دلار در امارات متحده عربی، 5 میلیون دلار در هند، 23 میلیون یورو در پرتغال
    40- غلامرضا فیاض: 65 میلیون دلار در مالزی، 9/40 میلیون دلار در کویت
    41- علیرضا فیاض: 23 میلیون دلار در امارات متحده عربی، 17 میلیون یورو در ترکیه، 7 میلیون یورو در ایتالیا
    42- علی مبشری: 12 میلیون یورو در بلژیک ، 19 میلیون دلار در مالزی ، 42 میلیون دلار در کویت
    43- محمد نقدی: 142 میلیون یورو در امارات متحده عربی، 24 میلیون دلار در امارت متحده عربی، 66 میلیون دلار در مالزی
    44- فرهاد دانشجو: 3/2 میلیون دلار در امارات متحده عربی، 6/5 میلیون دلار در ترکیه
    45- خسرو دانشجو: 11 میلیون دلار در ترکیه، 7 میلیون دلار در جمهوری چک
    46- حمید حسینی : 2/4 میلیون دلار در مالزی ، 28 میلیون دلار در امارات متحده عربی
    47- محمدباقر خرازی: 120 میلیون دلار در لبنان، 86 میلیون دلار در امارات متحده عربی، 42 میلیون دلار در بانک برکلی شعبه آفریقای جنوبی
    48- مهدی هاشمی ثمره: 7/5 میلیون دلار در ترکیه، 44 میلیون دلار در کویت
    49- حمید رسای: 62 میلیون دلار در مجارستان، 32 میلیون یورو در آلمان ، 18 میلیون پوند در انگلیس، 14 میلیون دلار در امارات متحده عربی
    50- حسین موسوی اردبیلی: 21 میلیون دلار در کویت، 110 میلیون دلار در امارت متحده عربی
    51- علی مبشری: 7 میلیون یورو در اتریش، 4/22 میلیون دلار در امارات متحده عربی
    52- حسین شریعت مداری: 225 میلیون دلار در امارات متحده عربی، 54 میلیون دلار در شرکت سهامی النخل، 65 میلیون یورو در بانک HSBC انگلیس، 156 میلیون دلار در مالزی ، 600 میلیون دلار در بانک سنت پیترزبورگ روسیه
    53- حسین شاهمرادی: 56 میلیون دلار در امرات متحده عربی، 64 میلیون دلار در مالزی، 7 میلیون دلار در هند
    54- کامران دانشجو: 24 میلیون دلار در ژاپن، 43 میلیون دلار در مالزی
    55- داود احمدی نژاد : 55 میلیون دلار در امارات متحده عربی، 48 میلیون دلار در امارات متحده عربی، 8 میلیون دلار در بانک سنت پیترزبورگ روسیه
    56- عبداله عراقی: 84 میلیون دلار در امارات متحده عربی، 127 میلیون دلار در لبنان ، 76 میلیون دلار در مالزی، حساب محرمانه در سوئیس
    57- بهاء الدین حسینی هاشمی: 45 میلیون دلار در امارات متحده عربی، 80 میلیون دلار در مالزی
    58- محی الدین فاضل هرندی: 52 میلیون دلار در عمان، 45 میلیون دلار در عربستان سعودی
    59- احمد جنتی : 450 میلیون یورو در بلژیک ، 143 میلیون دلار در شرکت سهامی النخل، 124 میلیون دلار در امارات متحده عربی، 267 میلیون دلار در مالزی، 118 میلیون دلار در آفریقای جنوبی، یک حساب نامعلوم در سوئیس
    60- علی جنتی: 35 میلیون دلار در امارات متحده عربی، 155 میلیون دلار در ترکیه، 55 میلیون یورو در آلمان، یک حساب نامعلوم در سوئیس
    61- حسین صفار هرندی: 38 میلیون دلار در امارات متحده عربی، 20 میلیون دلار در مالزی، یک حساب نامعلوم در ترکیه
    62- مرتضی رفیق دوست: 120 میلیون یورو در آلمان، یک حساب نامعلوم در سوئیس
    63- م ح پارسا: 43 میلیون دلار در ترکیه، 12 میلیون دلار در مالزی
    64- فاطمه عسگر اولادی: 43 میلیون دلار در قطر، 16 میلیون دلار در ترکیه
    65- علی اکبر محتشمی: 125 میلیون دلار در شارجه، 85 میلیون دلار در کویت، 200 میلیون دلار در مالزی ، یک حساب نامعلوم در سوئیس
    66- یاسر بهرمانی هاشمی: 22 میلیون یورو در آلمان، 12 میلیون یورو در اتریش، 14 میلیون دلار در امارات متحده عربی
    67- غلامعلی حداد عادل: 12 میلیون دلار در ترکیه، 4/2 میلیون دلار در مالزی، 43 میلیون دلار در امارات متحده عربی

    منبع خبر: http://rahekargar.wordpress.com

  7. یک نکتهٔ جالب اینکه جناب محمدرضا یک منفی‌ هم به خاطر نقض حریم خصوصی به پست شما در بالاترین داده است ایمیل صفحهٔ بالاترین این شخص با ایمیل سایت اقای مدحی هم خوانی دارد .
    پس با توجه به نظری هم که اینجا گذشته اند قطعاً این آقا محمد رضا مدحی یا حداقل صاحب سایت بایکت هستند (این هم از کشف من)

    منفی‌ به این پست در بالاترین :
    http://balatarin.com/permlink/2010/1/12/1912471
    صفحهٔ محمد رضا مدحی یا همان سید رضا حسینی در بالاترین :
    http://balatarin.com/users/seyed73
    صفحهٔ مشخصات نویسنده سایت بایکوت :
    http://www.blogger.com/profile/14587100172772627564

  8. […] This post was mentioned on Twitter by Jasem Jabari, Nastaran Ashtiyani. Nastaran Ashtiyani said: اندازه گیری فاصله بین چفیه و کراواتhttp://badhijab.wordpress.com/2010/01/12/83/#comments […]

  9. اگر یکی از اینها دروغگو باشه بنظر من اون مدحی هست.
    اطلاعات ابراهیمی هم اگرچه لزوما درست نیست ولی بنظرم صادقانه و به قصد کمک بیان میشه هرچند که مثل هر آدمیزاد دیگه ای از مورد توجه قرار گرفتن هم خوشش میاد و شاید همین دلیل انتشار بعضی مطالب مورد تردید و یا نادرست (به علت اشتیاق به انتشار) باشه.

  10. بشنو وباور نکن

  11. کاملاً بر عکس. اگر بین مدحی و فرشاد یکی دروغگو باشد قطعاً آن شخص فرشاد است. اساسآً بین هر کس دیگری و فرشاد، نتیجه تقریباً همین است!
    من در باره انگیزه های فرشاد ابراهیمی چیزی نمیدانم. کاملاً محتمل است که باور دارد که با بافتن برخی دروغ ها میتواند با جمهوری اسلامی مبارزه بهتری بکند اما مهم این است که اگر نوشته ها و ادعاعای او را دنبال کرده باشی در این چند سال مخلوط بودن راست و دروغ در حد بسیار بالایی را شاهد بوده ای. حتی با طلاعات و تحلیل های شخصی هر آدمیزاد نسبتاً مطلعی بسیاری از اطلاعات غیر واقعی را لابلای نوشته هایش میبینی.
    اینکه فرشاد آدم جمهوری اسلامی است یا نه را البته فقط خدا میداند

  12. به نظر من در مورد آقای مدحی :

    اولا مطلب امیر فرشاد در مورد حمله به کوی و نسبت دادن فردی در آن جمع به آقای مدحی کاملا نامعتبر است. عکس ها به هم نمی خورد و این واضح است.

    دوما : امیر فرشاد مطلبی دارد به نام » آن مرد آمد» یا یک همچین چیزی. که شرح یک جانباز فراری از وطن است و اینکه از فرماندهان جنگ بوده و اینکه به او تماس گرفته و به تایلند رفته و اینکه دوبار او را سید نجات داده. اولا اسم این جانباز سید رضا بود و حالا شده سید مهدی (یعنی امیر فرشاد در مطلب خودش دست برده و همه چیز را عوض کرده). حتی با این سید مهدی هم اگر فیلم شبکه پنج آقای مدحی را دیده باشید می بینید که این سید مهدی که توصیف شده چقدر شبیه آقای مدحی است( و فکر کنم امیر فرشاد باید آن مطلب را کلا از سایتش حذف کند). در ضمن من جواب روشنی از امیر فرشاد ندیدم و بیشتر به منتقدانش در این زمینه فحاشی کرده و تهدید به شکایت کرده.

    • این نکته دومی‌ که گفتید رو من هم چند جا خوندم ولی‌ خودم تا حالا وقت نکردم بررسی‌ کنم اگر این مطلب درست باشه دیگه شکی‌ نیست که امیر فرشاد ابراهیمی شیادی بیش نیست و باید رسوا شود .
      حتی اگر اون مطلب رو پاک بکنه باز هم راه‌هایی‌ هست که بشه اون مطلب رو دید .
      شما اگه لینک اون مطلب رو دم دست دارید می‌شه لطفا اینجا بگذارید .

  13. در ضمن بعضی از دوستان در بالاترین دیدم که نسبت به نوع نوشته های ایشون که نمیشه خوند و نمیشه فهمید ایراد گرفتند و گاهی تمسخر کردند. در این مورد هم باید بگم توجه داشته باشید دوستان که ایشون یک جانباز هستند و با همه جور مشکل جسمی و روحی دست و پنجه نرم می کنن و طبیعی هست که تمرکز کافی نداشته باشن. من ایشون رو کاملا درک می کنم. من خواهشم این هست که مراعات حال ایشون رو بکنید. میشه محتاط بود ولی انصاف هم داشت.

    در ضمن ادم هایی مثل آقای مدحی برای حفظ ارزش هاشون سالها جنگیدن و جلو چشمشون بهترین دوستاشون کشته شدند. اینکه ایشون الان هم به همون ارزش ها پایبند باشه طبیعی هست. و اتفاقا این بیشتر ایشون رو قابل اعتماد می کنه (چون راحت میتونه خودش رو جور دیگه ای جا بزنه و تو دل همه بره ولی این کار رو نمی کنه). اینم گفتم چون دیدم برخی به عقاید ایشون هم حمله کرده بودن.

  14. در ضمن بعضی از دوستان در بالاترین دیدم که نسبت به نوع نوشته های ایشون که نمیشه خوند و نمیشه فهمید ایراد گرفتند و گاهی تمسخر کردند. در این مورد هم باید بگم توجه داشته باشید دوستان که ایشون یک جانباز هستند و با همه جور مشکل جسمی و روحی دست و پنجه نرم می کنن و طبیعی هست که تمرکز کافی نداشته باشن. من ایشون رو کاملا درک می کنم. من خواهشم این هست که مراعات حال ایشون رو بکنید. میشه محتاط بود ولی انصاف هم داشت.

    در ضمن ادم هایی مثل آقای مدحی برای حفظ ارزش هاشون سالها جنگیدن و جلو چشمشون بهترین دوستاشون کشته شدند. اینکه ایشون الان هم به همون ارزش ها پایبند باشه طبیعی هست. و اتفاقا این بیشتر ایشون رو قابل اعتماد می کنه (چون راحت میتونه خودش رو جور دیگه ای جا بزنه و تو دل همه بره ولی این کار رو نمی کنه). اینم گفتم چون دیدم برخی به عقاید ایشون هم حمله کرده بودن.

    لینک آن مورد را هم در اولین فرصت خواهم گذاشت.

  15. این لینک امیرفرشاد :
    http://www.goftaniha.org/2008/08/blog-post_28.html

    این لینک ایرج مصداقی که به این مساله پرداخته. (البته من ایشان را نمی شناسم ولی مطلب قابل توجهی است)

    http://www.irajmesdaghi.com/page1.php?id=334

    • متشکرم .
      عجب داستانی …..
      البته الان این پست یه کم یه طرفه شد به نفع مدحی که من نمیخواستم اینجوری بشه . سعی‌ کرده بودم بی‌ طرفانه بنویسم .

  16. بچه ها وارد بحث این جنایتکارها نشین. اینا می خوان جنبشو منحرف کنند.

  17. جناب آقای جباری
    البته راه درست هم بی طرف بودن و عادلانه و عاقلانه قضاوت کردن هست. من هم نمی خوام یک طرفه به قاضی برم. ولی بعضی چیزها رو باید گفت و چون وظیفه اخلاقی خودم میدونستم گفتم. مثلا در مورد مراعات ایشون.

    این دیگه کار ماست که هوشیار باشیم و عاقلانه و نه احساسی تصمیم بگیریم. ولی این مساله نفی نمیشه که به ایشون احترام گذاشته بشه و مراعات حال ایشون بشه.

    الان این دوستمون نوشتن جنایتکار حالا فرض بگیریم که ایشون واقعا بی غرض قصد کمک به جنبش رو دارن. فقط یک احتمال کوچیک بدیم آیا این راه برخورد و خطاب کردن آدم هاست؟

  18. با سلام
    جناب آقای جباری اولا حقیر از شما حلالیت میخواهم چون بعد از آی پی تصور اطلاعاتی بهم دست داد و لذا فکر خوبی روی لینک نکردم.
    اما بعد : دست همه حقیقت یاب ها را میبوسم و آنان که به واسطه دوستی حق را زیر پا میگذارند از درگاه خدواندوند یکتا مسئلت مینمایم که خود کمک کند تا حقایق روشن تر شود ، و آبروی رفته بازگردد.
    دوستان اگر صبح صادق شماره 156 اول تیر ماه 1383 را بخوانید و به مرور زمان وب حقیر را دنبال کنید اسنادی را منتشر خواهم نمود که خالصانه و فی سبیل الله در مورد حقایق قتلهای زنجیره ای و حکم اعدامهای محفلی و حکم های آمرانه در بعضی دادگاها و غیره را ملاحظه کنید پی میبرید که چگونه و با چه هدفی تهیه ، و مبارزه و مقابله با ظلم نمودم البته با یاری ایزد بی همتا.
    مولا علی علیه السلام میفرماید : ظالم ، یاور ظالم و راضی به ظلم هر سه شریکند.
    من با وجود همه نوع امکانات و خانواده اگر فقط سکوت میکردم نیازی به آواره گی و اینهمه رنج و عذاب و اهانت نبود بر سر خانه و کاشانه خود بودم انشاالله فردا یا پس فردا ( چون کمی مریض احوالم ) در وب خود یک فیلم از سر گذشت بعداز جنگ و تنهای خود در جمع هزاران کس اما در بی کسی محض خواهم گفت و منتشر مینمایم .
    من مال این عصر نیستم کاروان ما رفت و ما جا ماندیم حکمت اللهی چی بود فقط خود حضرت باریتعالی میداند.
    من با این جسم علیل روزی 200 میلی گرم آمپول هیدرورکورتیزون ( کورتون ) و بیش از 100 عدد قرص و 7 نوع اسپری برای جاسوسی و خیانت به ملت اومدم؟ که اگر این باشد خیلی بی دینی و جنایت است و اگر نباشد و از برای خدمت و زکات علم باشد ، خیلی ظلم در حق یک مظلوم است، کافی بود فقط به آقای شاهرودی یا آقای خامنه ای اعتراض نکنم هیچ مشکلی نداشتم. دوستی در صدر اشاره به یاران شهیدم فرمودند بلی رفیق بیش از 700 رفیق که بعضی از کودکی و نوجوانی و علاوه بر این هزاران شهید و جانباز همه همرزم مقابل دیدگانت پرپر شوند و بقول گوینده متن فیلم گلوله و گلوله انفجار انفجار پاره های بچه ها قاب شده روی دیوار ، نمیدانید و خدا نکند بدانید که چقدر سخت است خادم ( اسم دنیوی فرمانده ) گردان و تیپ و.. باشی بزنی تو خط و 4 یا پنج نفر در بهترین موقعیت یکی دو بار 12 نفر باز هم تاکید میکنم 12 نفر نه بیشتر و نه کمتر که خود رموزی داشت ،بر گردی و همه اش طلب شهادت نمایی ولی لیاقت نداشته باشی که راهی شوی ، آنهایی که حقیر از جبهه میشناسند قسم قرآن بدهید که چگونه به آغوش شهادت می دویدم و او پس میزد،5 بار شیمیایی 11 بار مجروحیت قابل توجه مجموعا 113 ترکش که الان 62 عدد آنرا در بدن دارم سندش را رو وب میگذارم.
    همه اش گلایه و شکوه که چرا ماندیم از قافله اما روزی شد که دلیل آن را فهمیدم و دیدم که از خون شهیدان (ع) سوء استفاده مینمایند و روی خون آنان کاخ استبداد ساختند.
    فهمیدم برای این روز مانده ام،لذا قیام حسینی کرده ام.
    داغ خود بس نیست اینهمه ظلم جامعه و سوء استفاده از شهداء(ع) جنایات خیابانی هم اضافه شد.
    من از برای خدمت کارم را میکنم نه برای خنده یا اخم احدی چون در آن هنگام اجرم همان خواهد بود، حقیر بدنبال اجر پروردگارم هستم.این توضیحات را دادم که کسی به گناه در خصوص من نیافتد و شرعا از خود دفاع کرده باشم روایت داریم التهمت اشد من الزنا،
    لذا به فرشاد هم دهها بار نوشتم اما نمیدانم چرا اون بازی را شروع کرد تا سران جور بستر حذف ، بی اعتبار کردن حرفهای من در چنین روزی و بی اعتبار کردن صدها وبلاگ و سایت.
    من به اعتقاداتم قسم در مورد فرشاد و جفای فرشاد برای بایکوت کردن من که البته شاید بازی خورده عین حقایق را مطرح کردم بلکه کمی هم همراه با حفظ آبرو چون مدارک دیگری هم وجود دارد ولی شرافت انسانی اجازه چنین کاری را نداد.
    اگر کسی شک دارد که این نوشتار از من نیست میتواند
    از طریق ایمیل حقیر seyed73@gmail.com ویا کتمنت در وب baaykot استعلام نماید.
    ضمنا عین این مطالب را به ایمیل مدیر سایت نیز ارسال میکنم.
    از دوستان بالاترین هم در مورد لینک دادن یا نظر دادن خداحافظی میکنم و فقط به مثبت و منفی اکتفا خواهم نمود.
    تا بیش از این خود را با تهمت و اهانت به حقیر به گناه نیندازند.گناه عاقبت خوبی ندارد.
    التماس دعا سید رضا حسینی
    برای شما مدحی.

  19. […] نوشته‌ها اندازه گیری فاصله بین چفیه و کراوات / داستان امیر فرشاد …نگاهی‌ مستند و اجمالی‌ به وضعیت روحی‌ روانی‌ […]

  20. […] اندازه گیری فاصله بین چفیه و کراوات / داستان امیر فرشاد… اول چند عکس از تغییر این دو شخصیت ببینیم تا در ادامه با هر دو بیشتر […] […]

  21. اهه این به چه زباینه؟
    هر چی یونیکد و این حرفها میزنم باز هم دری وری هست عمو
    من هم با این عکس مشکل داشتم این عکس طائب نیست؟

  22. جالبه که بالاخره معلوم شد امیر فرشاد ابراهیمی راست میگفته و اون از اولین آدمایی که بود که کلاهبردار بودن و نفوذی بودن مدحی رو عنوان کرده خودتان هم بهش لینک دادید ، اما متاسفانه چیزی در این یادداشت است که معلوم نمیکنه شما طرز فکرتون چیه یک سئوال یکنفر عامل رژیم بوده بسیجی بوده و چماقدار بعد متحول میشه و مثلا به هنر یا فیلمسازی و عکاسی رو میاره این چرا باید از نظر شما بد باشه بیارید عکس قبل و بعد عمل رو نشون بدید و یه عکس از فتوبلاگش بردارید و بیارید اینجا ؟ این تنگ نظری است

برای مهدی پاسخی بگذارید لغو پاسخ